دیروز تو مترو که وایساده بودم و داشتم به بخشش فکر میکردم یوهو انگار که یه چیزی تو سرم جرقه بزنه.من هنوزن ازش خشم دارم و دلم به شدت میگیره و اضطراب دارم.البته از روزای اول خیلی بهترم اما خب خوب خوب هنوز نشدم ولی قطعا میشم.

میخوام ببخشمش.کامل.نمیخوام آه من پشتش باشه.این کارو فقط واسه خودم میخوام بکنم.چون میخوام خدا هم یه جایی که من احتیاج به بخشش  و حق الناس داشتم منو ببخشه.نمیخوام چشم من دنبال زندگیش و خوش گذرونیش و سفرش باشه.من یه ورزی رو یکی رو اذیت کردم.اما اون خوب بود،من به خاطر یه آدم به درد نخور یه آدم خوب و لایق رو اذیت کردم.چوبشم خوردم.ولی اون که من اذیتش کردم بیچاره هیچ ایرادی نداشت.اتفاقا با تمام وجود سعی میکرد خوب باشه و خوب هم بود.جدا ایراد از من بود.لیاقتش رو نداشتم.حالا به هر دلیلی این مدل آدم بود.نه ایراد از اونه نه از من.اصلا نمیشه دنبال مقصر و ایراد گشت.ایشالا بهترین اتفاقا میفته.

ولی من میخوام ببخشمش کامل.همه کاراشم ببخشم.دوس ندارم این تصویرو که نفرین من پشتش باشه.منم سعی میکنم با اعتماد به نفس و تلاش و شادی تو زندگی خودم جلو برم به لطف خدا.


مشخصات

آخرین جستجو ها