شخصیت هایی که خیلی روم تاثیر گذاشتن و یه لحظه جدا خواستم اونا باشم.

مارجری گات :I

اونجایی که از همه حتی دشمنشم با روی باز استقبال میکرد.با لبخند گشاد و مهربونی و محبت

دوست دختر حسین هم دقیقا با من اونجوری برخورد کرد.بدون اینکه شناخت خاصی رو من داشته باشه یه لبخند گنده مهربون تحویلم داد و دستش رو محکم انداخت دور گردنم و دستم رو گرفت و باهام رقصید.

خیلی دوست داشتم منم تو یه جمعی که خیلی دوسشون داشتم به همراه یه پارتنر که عاشقانه دوسش داشتم میبودم و این رفتار رو با همه میکردم.

میتونم از باشگاه و کلا از زندگی شروع کنم به عنوان تمرین که یادم بمونه که به همه لبخند بزنم و با همه مهربون باشم در حد تعادل.

 


مشخصات

آخرین جستجو ها